پایان نامه ارشد:نقش واسطه ای انگیزش شغلی در رابطه بین ویژگی های شغلی و اهمال کاری شغلی | ... | |
بیگمان نیروی انسانی یکی از اساسیترین و اصلیترین منابع و سرمایه هر سازمان محسوب میشود. انتخاب، جذب، آموزش و نگهداری نیروی انسانی اغلب هزینههای سنگینی بر سازمانها تحمیل میکند. از این رو از دست دادن منابع انسانی بر اثر عواملی نظیر فوت، بیماری، ترک شغل، غیبت، کم کاری و بهرهوری پایین، میتواند زیانهای جبران ناپذیری را متوجه سازمانها نماید. به همین دلیل در اغلب سازمانها توجه به حفظ و نگهداری نیروی انسانی و افزایش توانمندی و بهرهوری آن ها در قالب آموزشهای ضمن خدمت به یکی از دغدغههای اصلی مدیران سازمانها تبدیل شده است. به طور خاص در عصر حاضر که اهمیت سرمایه انسانی بیش از پیش آشکار شده است، سازمانهای پیشرو به حفظ و مراقبت از سرمایه انسانی در مقایسه با سایر انواع سرمایه( نظیر ساختمانها، تجهیزات، ماشینآلات و منابع مالی) توجه بیشتری نشان میدهند. از این رو در اغلب سازمانها تلاش میگردد تا شرایط کاری مناسبی برای کارکنان فراهم شود. توجه به مسائل معیشتی کارکنان، بهینه سازی محیط کار به گونهای که نیازهای روانی، فرهنگی و اجتماعی کارکنان را ارضاء کند و در نظر گرفتن امکانات رفاهی و فرهنگی از جمله اقداماتی است که هر سازمانی با توجه به منابع مالی و مقدورات خود سعی در انجام آن دارد. با این حال پیچیدگی بیش از حد محیطهای سازمانی امروزی، تعدد، تنوع و تضاد نقش، ناهمخوانی بین امکانات و مسؤلیتهایی که به افراد واگذار میشود، اداره امور سازمانها از طریق بخشنامهها و دستور العملهایی که از سطوح بالای سازمان صادر میشود و اغلب با شرایط، امکانات و ویژگیهای فردی کارکنان سازگاری چندانی ندارد، موجب بروز پارهای از مشکلات در کارکنان میشود. یکی از واکنش های عمده کارکنان به شرایط ناخوشایند محیط کار، اهمال کاری شغلی[۱] میباشد. از نظر روانشناسی اهمال کاری یعنی به آینده محول کردن کاری که شخص تصمیم به اجرای آن گرفته است، رفتار نامطلوب و نکوهیده ای است که به تدریج در وجود انسان به صورت عادت در می آید(الیس[۲]،۱۹۹۶). اهمال کاری از جمله عواملی است که تقریباً همیشه عوارض منفی بر بهره وری و بهزیستی فرد و سازمان بر جا می گذارد. بسیاری از مطالعات پیامدهای منفی اهمال کاری بر سلامت روان (مثل استرس، اضطراب و افسردگی) را تایید کرده اند (مارتین[۳]، بلنکستین[۴]،۱۹۹۵). این تحقیق به دنبال بررسی علل بروز اهمال کاری در محیط های شغلی است لذا نقش ویژگی های شغلی و انگیزش شغلی را در قالب یک مدل علّی بررسی می کند. ۱-۲- بیان مسئله مطالعات اخیر نشان داده اند که اهمال کاری اثرات منفی بر سلامت جسمی، عادات غذایی و ورزش افراد بر جای می گذارد (گوردون[۵]،۲۰۰۳). از جمله عواملی که می تواند باعث بروز اهمال کاری شغلی کارکنان در سازمان ها شوند می توان به دو مورد عمده اشاره کرد : ۱- آسیب ها و ناهنجاری هایی که مربوط به روان شخص اهمال کار است : خود کم بینی ، توقع بیش از حد از خود ، پایین بودن سطح تحمل ، کمال طلبی وسواس گونه، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت ، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد بنفس از آن جمله اند. ۲- آسیب هایی که در ارتباط با دیگر اشخاص و با محیط اطراف خود را نشان می دهد ؛ نظیر نارضایتی از وضع موجود، عدم تسلط بر کار ، نگرش منفی به کار ، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران ، احساس عدم مسئولیت و لجبازی با دیگران (آقا تهرانی،۱۳۸۵). علاوه بر بحث پیرامون علل اهمال کاری، پیامدهای این متغیر مدنظر پژوهشگران بوده است. آثار و پیامدهای اهمال کاری را می توان در اموری چند خلاصه کرد که عبارتند :
سازمان هایی که افراد آن مبتلا به اهمال کاری می باشند خستگی، ناامیدی، ترک کار و عدم موفقیت و مشکلات جسمی و روحی از ویژگی کارکنان آنان و عدم تحول، افت عملکرد و کارآیی از ویژگی های سازمانی آنان خواهد بود (بلس[۶]،۱۹۸۹). باوجود تاثیر بالقوه اهمال کاری بر بازدهی و عملکرد سازمان ها به اهمال کاری در محیط های شغلی توجه پژوهشی اندکی شده است. تحقیقات موجود به بررسی نقش ویژگی های فردی و محیطی در اهمال کاری شغلی پرداخته اند و اهمیت این دو دسته عوامل را نشان داده اند. در پژوهش های موجود نقش متغیرهای مختلف فردی و محیطی مدنظر بوده است نظیر خودکارآمدی ، وظیفه شناسی ، خودکنترلی ، حواس پرتی ، تکانشی بودن ، بیزاری از تکلیف ، روان رنجورخویی ، تمرد و سرکشی و انگیزش شغلی(استیل[۷]،۲۰۰۷). در این میان یکی از متغیرهای محیطی تاثیر گذار بر اهمال کاری شغلی ، ویژگی های شغلی[۸] بوده است. پنج ویژگی اصلی یک شغل عبارت است از: الف- تنوع در مهارت[۹]: شغلی که انجام آن مستلزم کاربرد تعداد زیادی از مهارتها و استعدادهای شخصی باشد، همهی تواناییها و مهارتهای فرد را به چالش میکشد و افراد به احتمال قوی چنین مشاغلی را معنادار خواهند یافت. ب-هویت وظیفه[۱۰]: هویت تکلیف ناظر بر آن است که آیا کارکنان در انجام فعالیتهای خود بخش معناداری از کار را تا رسیدن به نتیجهی نهایی انجام میدهند و آیا نسبت به کل فرایند کار از درک و آگاهی کافی برخوردارند یا خیر؟ ج- اهمیت وظیفه[۱۱]: میزان تأثیر شغل فرد بر زندگی یا کار سایر افراد در همان سازمان و یا بیرون از سازمان میباشد. د-استقلال کاری[۱۲]: میزان آزادی، عدم وابستگی و اختیار فرد برای برنامه ریزی شغلی و انتخاب روشهای مناسب جهت انجام کار اشاره دارد. ه- بازخورد[۱۳]: درجه دریافت اطلاعات روشن و بیواسطه در مورد میزان و چگونگی عملکرد شغلی فرد را بازخورد شغلی مینامند(هاکمن و الدهام[۱۴]، ۱۹۷۶). تحقیقات تجربی چندی به بررسی ارتباط متغیر ویژگی های شغلی با شاخص های عملکرد شغلی از جمله اهمال کاری پرداخته اند. به عنوان مثال الدهام(۱۹۷۶) نشان داد که ویژگی های شغلی کارکنان با عملکرد و تلاش شغلی رابطه دارد. لونرگان[۱۵] (۱۹۹۸)در پژوهشی با عنوان«کانون کنترل به عنوان واسطه در رابطه بین ویژگی های شغلی و اهمال کاری در محیط کار» به این نتیجه دست یافت که:علیرغم اینکه اهمال کاری در سازمان ها می تواند بهره وری را کاهش دهد، مطالعات در این زمینه اندک است. وی تاثیر ویژگی های شغل (خودمختاری،اهمیت شغل، بازخورد شغل ازجانب دیگران) و کانون کنترل بر انواع سه گانه اهمال کاری(تصمیم گیرانه،برانگیختگی،اجتنابی)را بررسی کرد. اهمال کاری تصمیم گیرانه ارتباط معکوسی با تمام ویژگی های شغلی به جز بازخورد شغل از سوی دیگران نشان داد و با کانون کنترل همبستگی مستقیم داشت. هر چند این تحقیقات مؤید وجود رابطه بین ویژگی های شغلی با اهمال کاری شغلی می باشد با این حال در خصوص مکانیسم این ارتباط اطلاعات چندانی در دست نیست. در پژوهش حاضر نقش واسطه ای انگیزش شغلی[۱۶] در رابطه بین دو متغیر اهمال کاری شغلی و ویژگی های شغلی مورد بررسی قرار می گیرد. انگیزش شغلی عبارت است از میل به کوشش فراوان در جهت تأمین هدفهای سازمان. یکی از دلایل موفقیت کارکنان و به تبع آن سازمان ها وجود عوامل انگیزشی در حد بالا در آن سازمان می باشد. برای توجیه اختلاف بین کارکنان که استعداد، توانایی و فرصت یکسانی برای کار در محیط یک سازمان و تحت شرایط وامکانات مساوی شغلی بوده اما عملکرد متفاوتی دارند،از مفهوم انگیزش شغلی استفاده می شود. منظور از انگیزش شغلی، عوامل، شرایط و اوضاع واحوالی است که موجب برانگیختن، جهت دادن وتداوم رفتارفرد به شکل مطلوب در ارتباط با موقعیت های شغلی اش می گردد. انگیزش شغلی نشان دهنده میل و علاقه فرد نسبت به انجام دادن یک کار، سروسامان دادن به محیط مادی ، معنوی واجتماعی خود ، فائق آمدن برموانع ، از دیگران سبقت گرفتن و رقابت کردن با آنها از طریق کوشش زیاد برای بهتر انجام دادن کارهاست . از دلایل انتخاب انگیزش شغلی به عنوان نقش واسطه ای در رابطه بین اهمال کاری شغلی و ویژگی های شغلی ۱)ارتباط ویژگی های شغلی با انگیزش شغلی و ۲)ارتباط اهمال کاری شغلی با انگیزش شغلی، می باشد. الدهام(۱۹۷۶)در مطالعه ای به بررسی رابطه ویژگی های شغلی کارکنان با انگیزش درونی شغل و عملکرد شغلی و انحرافهای تعدیل کننده نیاز رشدی و خشنودی کار پرداخت. یافته های او نشان داده که رابطه مثبت و معنی داری بین انگیزش درونی و رتبه های کارکنان از کیفیت، کمیت و تلاش شغلی وجود دارد. یعنی هر چه کارکنان احساسات درونی مثبت بیشتری را از عملکرد موثر خود تجربه کند عملکرد شغلی (طبق رتبه بندی فرد) بیشتر خواهد بود. پیرى (۱۳۷۸) در تحقیقى تحت عنوان رابطۀ ویژگى هاى شغلی با انگیزش شغلى در کارکنان دانشگاه علوم پزشکى زاهدان به این نتیجه رسید که بین انگیزش شغلى و تنوع مهارت رابطۀ مثبت وجود دارد اما بین انگیزش شغلى با اهمیت وظیفه، هویت شغلى، استقلال و بازخورد در کار رابطۀ معنى دارى تأیید نگردید (به نقل از موسوى، ۱۳۸۷). استیل(۲۰۰۷)در یک فرا تحلیل علل و اثرات احتمالی اهمال کاری را با متغیرهای متعدد مورد بررسی قرار داده است. یافته های وی نشان داد که انگیزش شغلی پیش بینی کننده قوی برای اهمال کاری می باشد. با در نظر گرفتن نوع روابط حاکم بین متغیرهای پژوهش یعنی رابطه بین ویژگی های شغلی با اهمال کاری شغلی، رابطه بین ویژگی های شغلی با انگیزش شغلی و رابطه بین انگیزش شغلی با اهمال کاری شغلی انتظار می رود انگیزش شغلی بین متغیرهای ویژگی های شغلی و اهمال کاری شغلی نقش واسطه ای را داشته باشد. job procrastination -1 ۱- Ellis ۲- Martin ۳-Blnkstyn ۴-Gordon [۶] -Bls [۷] -Style [۸] - job characteristics [۹]- Versatility [۱۰] - Task identity [۱۱] - Duty of care [۱۲] - Independent work [۱۳] -Feedback - [۱۴] - Hackman & Oldham [۱۵] -Lvnrgan-
[۱۶]- job motivation تعداد صفحه : ۸۷ قیمت : ۱۴۷۰۰تومان
[چهارشنبه 1400-02-29] [ 11:59:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|