روش ها و آموزش ها - ترفندها و تکنیک های کاربردی








دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو




 
  دانلود پایان نامه ارشد : بررسی نقش عوامل پیش بینی کننده ی حمایت استقلال طلبانه والدین در نیازهای اساسی ...

 

مفهوم بهزیستی[۱] و عوامل مرتبط به آن از دیرباز مورد توجه مطالعات انسانی بوده است و
 دیدگاه ها و نظریات گوناگونی در این زمینه وجود داشته است. علاقه مندی پژوهشی بی­شماری درباره توصیف وضعیت بهزیستی روان شناختی دانشجویان در کشورهای مختلف وجود دارد. در گذشته مطالعات روان شناختی بیشتر بر روی بیماری های روانی تمرکز داشته است و هم چنین بیشتر به درمان توجه کرده است.

به عبارتی  دیگر تعریف سلامت مترادف با فقدان بیماری روانی و علائم مرتبط با آن تلقی می­شده است (سازمان جهانی بهداشت[۲]، ۱۹۸۴). از دهه ۱۹۸۰ به بعد در تعریف سلامت تغییر زیادی به وجود آمد. روان شناسی سلامت تنها به جنبه های منفی و رفع آنها توجه ندارد؛ بلکه همان طور که در تعریف سازمان جهانی بهداشت وجود دارد؛ به جنبه های مثبت سلامت و تقویت آن ها نیز توجه دارد؛ بنابراین فردی واجد شرایط سلامت است که از جنبه های اجتماعی، روانی و زیستی در شرایط مطلوبی قرار داشته باشد (بوم[۳] و همکاران، ۲۰۰۱). ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت، می­بایست از آن برخوردار باشد؛ احساس بهزیستی است (مایرز و دینر[۴]، ۱۹۹۵).
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بهزیستی روان شناختی[۵] به طور گسترده ای مورد بررسی و به روش های مختلفی مفهوم سازی شده است.آن ها هم چنین بهزیستی را احساس مثبت و احساس رضایت مندی عمومی از زندگی
می دانند که شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف خانواده و شغل است.  بهزیستی روان شناختی را برخی از محققان از نظر مؤلفه ها یا فرآیندهای ویژه ای نظیر فرآیندهای عاطفی مفهوم سازی می کنند (روتمن[۶] و همکاران، ۲۰۰۳). عده­ای نیز بر فرآیندهای جسمانی تأکید کرده و خاطر نشان می­سازند که بین سلامت جسمانی بالا و کیفیت بالای زندگی، رابطه وجود دارد (اپستین[۷]، ۱۹۹۲). ریف[۸] (۱۹۸۹)، بهزیستی را بر مبنای زندگی آرمانی و به معنای شکوفا­سازی توانمندی­های انسانی مفهوم­سازی کرده و به هر آنچه که برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مربوط می شود.

ریف (۱۹۸۹) و ریف و کیز [۹](۱۹۹۵)، بر این عقیده اند که بهزیستی فردی می تواند ناشی از ارتقاء احساس استقلال فرد در مراحل اولیه باشد. هم چنین اورنلاس[۱۰] و همکاران (۲۰۰۷) اشاره به نقش والدین در درجه اول و پس از آن محیط و سپس جمع های دوستان کرده و نشان دادند که این گروه ها به ترتیب نقش مهمی می توانند در استقلال افراد داشته باشند. معانی، شاپوریان و حجت، (۱۳۷۹) نیز بر نقش محیط خانوادگی در بهزیستی افراد تأکید کرده و به این مهم اشاره کرده اند، که بهزیستی فردی در مرحله اول ناشی از محیط خانواده می باشد.

به هر حال، عوامل زیادی در بهزیستی افراد می تواند تأثیرگذار ­باشد، که بر این اساس بسیاری از محققان از راهکارهایی جهت ارتقاء بهزیستی افراد استفاده کرده ­اند (به طور مثال: شلدون و فیلاک[۱۱] (۲۰۰۸) دستکاری[۱۲] سه نیاز روان­شناختی برای استقلال، شایستگی و و ابستگی در بهزیستی؛ بهزادنیا و محمد زاده[۱۳] (۲۰۱۲)، به شرایط خانواده و هم چنین شرایط فرهنگی- اجتماعی، شغلی و محیطی و هم چنین نقش تأثیر­گذاری که محیط می ­تواند بر روی آن ها داشته باشد، اشاره دارند. از این رو امید است که در این فصل بتوان توصیفی از بهزیستی و شرایطی که می ­تواند بهزیستی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد، را نشان داد.

۱-۲ بیان مسأله

در طول دهه­های اخیر تمرکز مطالعات و تحقیقات در زمینه درک و مفهوم سازی جنبه­ های
روان­شناسی مثبت­نگر[۱۴] از جمله بهزیستی و هم چنین یافتن شیوهای دستیابی به آن ها، دلایل ایجاد و نیز تداوم این ویژگی­ها، به­ طور فزاینده­ای رو به رشد است (لینلی و جوزف[۱۵]، ۲۰۰۴ و سلیگمن[۱۶]، ۲۰۰۶). در همین راستا دیدگاه ­ها و نظریات گوناگونی در رابطه با عوامل مرتبط بهزیستی وجود داشته است. از دیدگاه رایان و دسی[۱۷] (۲۰۰۲) دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت­گرایی[۱۸] و فضیلت­گرایی[۱۹]. تعدادی از محققان بهزیستی را با خوشی لذت گرایانه[۲۰] یا شادکامی[۲۱] برابر می­دانند. برابر دانستن بهزیستی با خوشی لذت­گرایانه یا شادکامی پیشینه­ای طولانی دارد. در دیدگاه لذت­گرایی ارسطو، فرض بر آن است که زندگی آرمانی به معنای زندگی همراه با شادی و لذت با اجتناب از افسردگی و ناراحتی
عکس درباره افسردگی Psychological depression
می­باشد. در این رویکرد هدف زندگی کسب حداکثر لذت می باشد. این رویکرد، بهزیستی لذت­گرا[۲۲] نامیده می­ شود.

شاخص های بهزیستی لذت­گرا بیشتر بر روی افزایش شادکامی از طریق وجود عواطف مثبت و حذف عاطفه منفی تمرکز کرده است.در مقابل تعدادی از روان شناسان از جمله ریف (۱۹۸۹)، با وجود ماهیت جذاب بهزیستی لذت­گرا،مخالف این نوع بهزیستی بوده و بر روی بهزیستی فضیلت­گرا[۲۳] تأکید دارند. دیدگاه فضیلت گرایی حاکی از آن است که زندگی آرمانی به معنای شکوفا­سازی توانمندی­های انسانی است. به عبارتی در این دیدگاه، هر آنچه برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مهم است. تعداد زیادی از روان­شناسان در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادکامی و لذت، آن را با فضیلت[۲۴] برابر می­گیرند. نظریات مبتنی بر ارضاء امیال، به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمی­تواند صرفاً به معنای تجربه لذت باشد (راین و دسی، ۲۰۰۱).

تعدادی از روان­شناسان در تعریف بهزیستی این موضع­گیری، بهزیستی فضیلت­گرا را برگزیده­اند و در حال اجرای پژوهش­هایی در حوزه بهزیستی بر اساس آموزه های سنت فضیلت­گرایی هستند. این دیدگاه شامل یک درک کاملتری از سلامت روان شناختی مثبت است. ریف (۱۹۸۹)، به تفاوت های بهزیستی ذهنی و بهزیستی روان شناختی (که نظریه پردازان فضیلت گرا طرفدار دومی هستند) اشاره 
می کند. به طور کلی، روان­شناسان بین بهزیستی لذت­گرا و فضیلت­گرا فرق گذاشته و درباره تفاوت های آن بحث کرده اند (کاشدان[۲۵] و همکاران، ۲۰۰۸، ریان و هوتا[۲۶]، ۲۰۰۹، هوتا و ریان، ۲۰۱۰).

تعدادی از محققین از جمله کاهنمان[۲۷] (۱۹۹۹، ۱۹۹۹) در زمینه بهزیستی لذت گرا را مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که بهزیستی شامل لذت­های آنی افراد می باشد. در مقابل تعدادی از محققین از جمله ریف (۱۹۸۹، ریف و کیز، ۱۹۹۵) و واترمن[۲۸] (۱۹۹۳) بهزیستی را شامل به کاربستن و رشد خود فرد می دانند. از دیدگاه هوتا و ریان (۲۰۱۰) بهزیستی لذت گرا بیشتر برای دوره های کوتاه مدت سودمند است، در حالی که بهزیستی فضیلت گرا برای دوره های بلند، بیشتر از سه ماه، سودمند است. ریف (۱۹۸۹)، بر این عقیده است که بعضی از جنبه ها مانند: تحقق هدف های فردی، متضمن تلاش بسیار و قانونمندی است؛ که این امر حتی ممکن است در تعارض کامل با شادکامی کوتاه مدت باشد. بنابراین، بهزیستی را نباید ساده نگرانه، معادل با تجربه بیشتر لذت در مقابل افسردگی دانست؛ در عوض بهزیستی در بر گیرنده تلاش برای کمال و تحقق نیروهای بالقوه واقعی فرد است.

هوتا و ریان (۲۰۱۰) پیشنهاد می کنند که برای مشخص شدن بیشتر بهزیستی در بازه های زمانی مختلف، نیاز است که آن این دو نوع بهزیستی در موقعیت های متفاوتی بررسی گردد، از این رو تحقیق حاضر در پی آن است که در مرحله اول بهزیستی دانشجویان را مورد بررسی قرار دهد.

دسی و ریان (۲۰۰۲)، این فرض را به کار بردند که سلامت روان شناختی مثبت نتیجه­ فعالیت­های فضیلت­گرایانه است؛ که رضایتمندی نیازهای روانشناختی پایه ای را پیشنهاد می کند. رضایتمندی نیازهای پایه­ای ممکن است به دلیل مکانیسمی باشد که تجربه فضیلت­گرایی در مدت یک فعالیت را به همراه و با بهزیستی فضیلت­گرا مرتبط است. به همین دلیل است که بهزیستی فضیلت­گرا ممکن است ناشی از نتایج رفتاری در اجزای نیازهای روانشناختی پایه­ای باشد. به هر حال زمنیه پژوهشی در این زمینه نیازمند این است که بفهمیم که چه عواملی بر روی بهزیستی دانشجویان و جنبه های آن تأثیر
می­گذارد.

فرآیندهای مؤثر در رشد شخصیت انسان، از نیاز او به انسان های دیگر ریشه می گیرد. این نیاز در خردسالی با وجود فرشته مهربانی چون مادر سرچشمه گرفته و در سال های بعد، با وجود همسر، فرزندان، دوستان، آشنایان و سایر افراد در شبکه اجتماعی سیراب می شود. سیراب شدن این نیاز است که بهزیستی انسان را در تمام سنین تأمین می کند (معانی، شاپوریان و حجت، ۱۳۷۹، ص ۹۹-۱۰۰).

بر طبق نتایج تحقیقات نشان داده شده است که بهزیستی انسان تحت تأثیر شرایطی و محیط های زندگی فرد بوده و در گرو تعاملات فرد در زندگی است (بهزادنیا و محمد زاده، ۲۰۱۲)، که در این میان نشان داده شده است که والدین نقش مهمی را می توانند در این امر ایفاء کنند (رایان و همکاران، ۲۰۰۱ و بوت[۲۹] و همکاران، ۲۰۰۹). خانواده یک متغیر اجتماعی و محیطی مهم می باشد که اثر تعیین کننده ای در فرایندهای سلامت و بهزیستی انسان دارد که ادراکات افراد از این شرایط محیطینیز مهم و اساسی می باشد.

توسعه بهزیستی و سلامتی افراد بر طبق نظریه خود- مختاری (دسی و رایان، ۲۰۰۲) وابسته به تکمیل و ارضاء سه نیاز پایه ای روان شناختی(استقلال[۳۰]، شایستگی[۳۱]، وابستگی[۳۲]) است. شایستگی، تمایل افراد به تعامل مؤثر با محیط و رخ دادن نتایج مورد دلخواه فرد است و در مورد  احساس کارایی که فرد نسبت به محیط دارد می باشد. استقلال درونی، به عنوان تمایل برای خودابتکاری در تنظیم رفتار افراد و در رابطه با احساس انتخاب و ارداده در انتخاب توصیف می شود. وابستگی، نیاز به احساس ارتباط و پذیرش از طرف نزدیکان (مانند والدین، معلمین، و همسالان) است و هم چنین احساس یک پیوند معنادار و نگرانی درباره دیگران می باشد ( دسی و ریان، ۲۰۰۲).

نظریه خودمختاری بر عوامل سازنده رفتار انسان تأکید دارد و اعتقاد بر آن است که هر فرد دارای سه نیاز روانی شایستگی،‌ استقلال و وابستگی است، که ارضاء آن ها از ضروریات رشد فردی می باشد. در این نظریه،‌ شرایطی که تسهیل کننده و موجب بهبود رضایت از زندگی در محیط­های متعدد خانه، مدرسه و جامعه می­باشد، مورد بررسی قرار می­گیرد (دسی و راین، ۲۰۰۲).

 

 

 

تعداد صفحه : ۷۹

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-02-29] [ 11:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دانلود پایان نامه ارشد : رابطه تعارض کار خانواده و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی در کارکنان ...

و بیان مسأله

        در جهان امروز بسیاری از فعالیت­های اساسی و حیاتی موردنیاز را سازمان­های گوناگون انجام می­ دهند یعنی پیشرفت و بقای جامعه تابع عملکرد موثر سازمان­هاست؛ بنابراین می­توانیم جامعه­ امروز را جامعه­ای سازمانی بنامیم. در این بین، از مهمترین وسایل دستیابی به پیشرفت و ترقی، سازمان­هایی هستند که بتوانند با کارآمدی و اثربخشی از عهده­ وظایف خودبرآیند (علاقه بند،۱۳۸۸). فلسفه­­ی وجودی هرسازمان به نیروی­انسانی آن وابسته­است (مهدی­زاده و حسینی،۱۳۸۹). تقریبأ تمامی صاحب نظران، منابع انسانی را به عنوان اساسی­ترین عامل قلمداد کرده ­اند؛ بنابراین منابع انسانی نقش محوری در تحول سازمان دارد و تحولات عظیم سازمانی از توانمندی­های نامحدود فکری این عامل سرچشمه می­گیرد (لوتانس[۱]،۱۹۹۸)

      یکی از فرایندهای مؤثر در کارایی سازمان، تعهد و پایبندی کارکنان است که می ­تواند به تلاش بیشتر و تمایل قوی­تر برای حفظ سازمان منجر شود (پاگلیس[۲] و گرین[۳]، ۲۰۰۲).

     تعهد­سازمانی[۴] شامل قدرت نسبی هویت فرد با حضور در یک سازمان ویژه است. این تعریف سه مفهوم را در بردارد که عبارتند از اعتقاد قوی برای پذیرش اهداف سازمان، اشتیاق فراوان برای تلاش چشمگیر در سازمان و در نهایت تمایل برای تداوم عضویت فرد در سازمان (تانگ چن[۵]، ۲۰۰۵؛ پاگلیس و گرین ۲۰۰۲).

     ماتیو و زاجاک[۶] (۱۹۹۰) متغیرهای مرتبط با تعهدسازمانی را در سه گروه عمده تقسیم بندی کرده ­اند: ۱. متغیرهای پیش شرط، ۲-متغیرهای همبسته، ۳-متغیرهای نتیجه. مدنی و زاهدی (۱۳۸۴) متغیرهای موثر بر تعهدسازمانی را در چهارگروه دسته بندی کرده ­اند که به شرح زیر می­باشد:۱- متغیرهای شخصی ۲-متغیرهای شغلی ۳-متغیرهای سازمانی ۴-متغیرهای محیطی.

     آنچه تحت­تأثیر ابعاد کیفیت­زندگی­کاری[۷] بر عملکرد کارکنان تأثیر­ خواهد­داشت، متغیر تعهد­سازمانی است. آنچنان که در پژوهش­های خارجی و داخلی همچون گینودو[۸] (۱۹۸۱)، لینکین[۹] (۱۹۹۱)، هاولو[۱۰] (۱۹۹۱)، جورتافت[۱۱] (۱۹۹۳)، آلن[۱۲] (۱۹۹۶)، جان سور[۱۳] (۲۰۰۲)، حمیدی (۱۳۸۱)، گوهری (۱۳۷۶)، رستگاری (۱۳۷۸)، صنوبری (۱۳۷۹)، قمی­زاده (۱۳۷۹)، جمشیدی (۱۳۷۹)، مرادیان (۱۳۸۲) و خوشبختی (۱۳۸۳) نیز نشان­داده­شد که وجود هریک از موارد مطرح در کیفیت زندگی­کاری موجب بهبود عملکرد کارکنان خواهد­شد.

      عبارت کیفیت زندگی کاری که از مفهوم سیستم فنی- اجتماعی باز که در دهه­ ۱۹۷۰ طراحی شده، نشأت گرفته­است با بهره گرفتن از مناسب­ترین روابط بین تکنولوژی و سازمان­های اجتماعی به تضمین استقلال­درکار، اتکای متقابل و تمایل افراد به درگیرشدن در کار کمک­می­ کند (ادهیکاری[۱۴] و گاتمن[۱۵]،۲۰۱۰). هرچند سیستم فنی- اجتماعی باز در عمل یک مفهوم قراردادی به حساب می­آید، در این مفهوم فرض می­ شود که عملکرد بهینه­ سیستم و سازمان­دهی فنی صحیح با شرایط شغلی­ای تطابق­دارد که درآنها نیازهای اجتماعی و روانی کارگران تامین می­گردد. کیفیت­زندگی­کاری بهتر منجربه برآورده­کردن الزامات اجتماعی و فنی شغل در سازمان­های ما می­گردد (میرکمالی و نارنجی ثانی[۱۶]،۲۰۱۱).
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     در ابتدا، کیفیت زندگی­کاری بر اثرات استخدام بر خوب بودن کلی و سلامت کارمندان تمرکز کرده بود، اما حالا تأکید و تمرکز آن تغییرکرده است. هرسازمانی به فراهم کردن محیط خوبی برای کارکنان نیاز دارد که شامل همه مشوق­های مالی و غیرمالی می­ شود که آنها بتوانند کارکنانشان را برای مدت طولانی و برای رسیدن به اهداف سازمان حفظ کنند (کار[۱۷]، ۲۰۱۰). کیفیت زندگی­کاری به عنوان فرهنگ، سطح بالایی از تعهد متقابل را بین افراد و سازمان به­وجود می­آورد، به این معنا که افراد به اهداف سازمان و توسعه آن و سازمان نیز به نیازهای افراد و بالیدگی آن­ها متعهد باشد.

     از طرفی­دیگر یکی­ از عواملی که دارای تأثیرات دوجانبه برعملکردشغلی و عملکردخانوادگی فرد است تعارض کار- خانواده[۱۸] است. تعارض کار-خانواده به تجربه­ای که در آن تقاضاهای حوزه کار و خانواده با یکدیگر تداخل پیدا می­ کند و از منابع در دسترس فرد تجاوز می­ کند اشاره دارد (رانتاتن، کینون، فدلت و پوکینن[۱۹]،۲۰۰۸). تعارض کار-خانواده، زمانی اتفاق می­افتد که افراد در شرایطی قرار می­گیرند که باید نقش­های چندگانه را که نیاز به زمان، انرژی و تعهد دارد، انجام دهند و همه آن­ها با یکدیگر تداخل پیدا می­ کند (جنز، چونکو، رنگرجن و رابرت[۲۰]،۲۰۰۷).

    طبق تعریف گرین هاوس (۱۹۸۵ نقل از رستگار خالد،۱۳۸۵) تعارض کار-خانواده نوعی از تعارض بین­نقشی می­باشد که در آن فشارهای ناشی از کار و خانواده از هر دو طرف و یا برخی جهات ناهمساز می­باشد. بدین معنا که مشارکت در نقش­کاری یا خانوادگی دشوار می­گردد.

    تعارض کار-خانواده برای افراد و سازمان­ها به یک اندازه حائز اهمیت است. این تعارض در سازمان­ها باعث کاهش بهره­وری، تعهد سازمانی و رضایت شغلی و افزایش تأخیر و غیبت و کناره گیری از کار می­ شود (کوهن و براور،۲۰۰۶؛ کونولی،۲۰۰۰).
Job Satisfaction - رضایت شغلی

تعارض کار-خانواده بر گرفته از سه منبع است: تداخل کار در خانواده مبتنی بر زمان که بازتاب دهنده­ی حالتی است که در آن خواسته­ های شغلی مانع نیاز کارکنان به صرف وقت در امور منزل و خانواده می­ شود. تداخل کار در خانواده مبتنی بر فشار که مشخص کننده­ این است که عوامل فشارزای شغلی، منجر به تحلیل رفتن سطوحی از توان فرد شده که نشاط و انرژی کارکن، حتی هنگامی که در خانه به سر می­برد را مختل می­ کند. در این شکل از تعارض، کارکردن موجب خستگی و بی­رمقی می­ شود. تداخل کار در خانواده مبتنی بر رفتار مشخص کننده­ آن است که رفتارهایی که در محل کار، انجام آنها انتظار می­رود، اگر در محیط خانواده­ی فرد نیز ابراز و وضع شوند ایجاد مشکل می­نمایند (اتزیون[۲۱]،۱۹۸۷؛ گرین هاوس و دیوتل[۲۲]،۱۹۸۵).

  • ضرورت و اهمیت مسأله

     دلایل زیادی وجود دارد از اینکه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهدسازمانی اعضایش را افزایش دهد (استیرز و پورتر[۲۳]، ۱۹۹۲). اولاً تعهدسازمانی یک مفهوم جدید بوده و به طورکلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد (گرینبرگ و بارون[۲۴]، ۲۰۰۰). ثانیاً تحقیقات نشان داده است که تعهدسازمانی با پیامدهایی ازقبیل رضایت شغلی (باتمن و استراسر[۲۵] ۱۹۸۴)، حضور (ماتیو و زاجاک[۲۶]، ۱۹۹۰)، رفتار سازمانی فرا اجتماعی (اریلی و چتمن،[۲۷] ۱۹۸۶) و عملکرد شغلی (می یر، آلن و اسمیت ۱۹۹۳) رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل (مودی[۲۸]، پورتر و استیرز، ۱۹۸۲) رابطه منفی دارد.

    کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند و مدت بیشتری در سازمان می­مانند و کار می­ کنند. مدیران باید تعهد و پایداری خود و کارکنان به سازمان را حفظ­کرده و پرورش دهند (وانگ و همکاران،۲۰۰۶) وتاثیر مثبت تعهدسازمانی در عملکرد سازمانها در بسیاری پژوهش­ها مورد تایید قرار گرفته است. افرادی که دارای تعهد کمتری هستند خروج و غیبت آنها از کار بیشتر است (آلن و ما­یر، ۲۰۰۲).

    تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش و طرز تلقی همانطور که کخ و اسیرز (۱۹۹۸) اظهار داشتند، قادر است اطلاعات مفیدی جهت برنامه ­ریزی، سازماندهی، حفظ و نگهداری نیروی انسانی، غیبت و تأخیر و همچنین افزایش کارایی و عملکرد در اختیار مدیران قراردهد.

 

 

 

تعداد صفحه : ۱۰۷

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دانلود پایان نامه ارشد : رابطه خودکارآمدی،اهمال کاری و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان ...

:

یکی از ملاک های کارایی نظام آموزشی، پیشرفت و افت تحصیلی دانش آموزان  می باشد و کشف و مطالعه متغیرهای تأثیر گذار بر این متغیر ها ، به شناخت بهتر و پیش بینی عوامل مؤثر در مدرسه می انجامد.

. بنابراین بررسی متغیر هایی که با پیشرفت تحصیای در دروس مختلف رابطه دارد ، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش وپرورش است (فراهانی ، .(۱۳۸۳از جمله عوامل مؤثر در پیشرفت       تحصیلی می توان از عوامل ،خودکارآمدی ،اهمال کاری و اضطراب امتحان نام برد ، برخی صاحب نظران عنوان کرده اند که یادگیری علاوه بر عوامل شناختی، فراشناختی نیز می باشد(بروس ، مک کان ،کیلونن ، بندورا [۱]۲۰۰۱)یکی از نظریه پردازان شناختی اجنماعی معتقد است که خود کار آمدی یا باورهای فرد در مورد توانایی های خود مهمترین عامل انگیزشی تأثیر گذاربر عملکرد انسانی است. بندورا (۱۹۹۷) خود کار آمدی را بعنوان باور و قضاوت فرد از توانایی های خود برای انجام تکلیف خاص تعریف کرده است پاجار و میلر [۲] (۱۹۹۴)خودکارآمدی ارزیابی خاص و وابسته به بافت از قابلیت خود برای عمل در یک تکلیف می دانند. یک حس خودکارآمدی بالا باعث تلاش ،مقاومت و انعطاف بیشتری می شود.همچنین در مقدار استرس و اضطرابی که افراد هنگام انجام یک فعالیت تجربه می کنند تأثیر دارد (پاجارزو شانگ [۳] ،۲۰۰۱).

اهمال کاری یا به آینده موکول کردن کارها آنقدر متدوال است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد ،اگرچه اهمال کاری همیشه مسئله ساز نیست، اما اغلب موارد می تواند از طریق ممانعت از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عدم دسترسی به اهداف آموزشی ،پیامدهای نامطلوب  و جبران ناپذیری به همراه داشته باشد .در تعریف این ساختار محققان به کاهلی و امروز و فردا کردن در انجام کارهای مهم (در زمان مورد انتظار ) ،همرا با تجارب  ذهنی و ناراحت کننده ،اشاره کرد(الیس وجیمز والرند،۱۹۹۵؛ به نقل از جوکار و دلاور پور ،۱۳۸۶).

اضطراب امتحان یکی دیگر از مسائل مهم دانش آموزان است . اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول و مهم آموزشی ،رابطه تنگاتنگی  با عملکرد و عملکرد تحصیلی دارد . نتایج امتحان تأثیر بسزایی در جنبه های مختلف زندگی افراد دارند . به دنبال ارتقاءسطح سواد دانش آموزان از طریق سیستم های آموزشی ، تنها با فراوانی بیشتری از امتحانات روبرو می شوند . این مسأله انتظارات و فشارهای بیشتری را از سوی والدین و سیستم های آموزشی در خصوص عملکرد آنان به دنبال می آورد و تدریجاً اضطراب امتحان را افزایش می دهد (مک دونالد[۴] ،۲۰۰۱).در واقع به نظر می رسد که دلیل افت تحصیلی بسیاری از دانش آموزان ناتوانی در یادگیری یا ضعف هوشی نبوده است ،بلکه ناشی از سطح بالای اضطراب امتحان می باشد .

فرد دچار اضطراب امتحان مواد درسی را می داند اما شدت اضطراب وی مانع از آن می شود که معلومات خود را هنگام امتحان نشان دهد.افراد د ارای اضطراب امتحان بالا به فعالیتهای نامربوط وا داشته می شوند که این رفتارهابه عملکرد آسیب رسانده یا آنرا مختل می کنند (اسدی مقدم ،۱۳۷۵).

هدف پژوهش حاضر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان ( متوسطه دوم ) شهرستان اسلام آباد غرب در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ است که موارد یاد شده فوق در پی آن است که مولفه های شناختی مهمی مانند ،خودکار آمدی ، اهمال کاری تحصیلی و اضطراب امتحان چه تاثیر و رابطه ای بر موضوع پیشرفت تحصیلی دارد .

بیان مسئله :

مطالعه ی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی ، طی سه دهه اخیر بیش از پیش بینی مورد توجه متخصصان تعلیم وتربیت قرار گرفته است .حساسیت تعلیم وتربیت از یک سو ،پیچیدگی جهان امروز از سوی دیگر ، مدیران و معلمان آگاه تری را می طلبد تا زمینه رشد جمعی را فراهم نمایند.امروزه تمرکز آموزشی به جای ارائه برنامه های آموزشی یا مدیریت رفتار کلاسی ،به پرورش دانش آموزان با انگیزه و راهبردی تغییر کرده است .(بلوم [۵] ،۱۹۸۲ ، به نقل از سیف ،۱۳۸۲)، اتکیتسون [۶] (۱۹۸۸) پیشرفت تحصیلی را توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی می داند که به وسیله ی آزمون های استاندارد شده ،اندازه گیری می شود (به نقل از سیف ،۱۳۸۶).سیف )۱۳۸۶( درباره پیشرفت درسی اظهار می دارد :«پیشرفت تحصیلی ،معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوع  های درسی که معمولاًبه وسیله آزمایش ها یا نشانه ها یا هر دو که معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند ، اندازه گیری می شود، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزشیابی آموزشی است و بیانگر میزان دستیابی با استانداردها و اهداف آموزشی است ))

وربر[۷] (۱۹۸۵)و لاین [۸] (۱۹۶۷)پیشرفت را این گونه تعریف کرده اند «واژه پیشرفت تحصیلی به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموز اشاره دارد ،این جلوه ممکن است بیانگر نمره ای برای یک دوره ی با میانگین نمرات دوره های مختلف باشد (نقل از سیف ،۱۳۸۶) توجه با مسایلی که باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گردیده سبب شده که محققان تعلیم وتربیت متغیر های که به صورت مستقیم وغیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی تأثیر دارند ،مورد پژوهش قرار دهند و راهکارهای تأثیر گذار بر این امر را در فرصت نظام آموزشی قرار دهند، بنابراین شناخت مؤلفه های روانی وفردی دانش آموزان می تواند به عنوان یک نیروی قدرتمند عمل نماید و به افزایش کارایی آموزش کمک کند (محسنی ،۱۳۸۳).

خودکارآمدی به بنیه شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیش تر ازاینکه تحت تأثیر هوش وتوان یادگیری دانش آموز باشد، تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس )،تلاشگر بودن وتسلیم شدن (خود تهیجی )، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی(خود سنجی )،آرایش جدید مقدمات وروش های اجتماعی رسیدن به هدف (خود تنظیمی ) و تحت کنترل درآوردن تکانه ها (خودرهبری )قرار دارد این عوامل در برخی از دانش آموزان حتی بیش از توان یادگیری ، موجب پیشرفت وموفقیت تحصیلی می شوند (بهرامی ،۱۳۸۶؛ به نقل از پور جعفر دوست ، ۱۳۸۶) .پیاژه معتقد است که طرح واره های خود کار آمدی طی درون سازی وبرون سازی بیشماری که در محیط های غنی رخ می دهد،شکل می گیرند .
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

خودکارآمدی به واسطه انگیزه ی دورنی موجب می شود که فرد به طور خود انگیخته در محیط تلاش     می کند وبه باور های کارآمدی خود دست یابد .طبیعت همچون معلم نامرئی فرد رابه جنب وجوش وا میدارد تا ظرفیت های مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشکار سازد (روسو ،به نقل از شریفی درآمدی، ۱۳۸۰).احساس خود کارآمدی از مهمترین جنبه های ارزیابی خود است ،پژوهش های متعدد در رابطه با این متغیر ها انجام شده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که احساس خودکارآمدی بهبود و وضعیت سلامتی را پیش بینی می کند .یکی از برنامه های مهم بهداشت روانی این است که خود را چنان که هستیم ،بشناسیم وبپذیریم (میر باقری ،۱۳۷۹) وبالابردن ظرفیت روان شناختی این امکان را به فرد خواهد دادکه زندگی خود را در سطح مطلوب روانی حفظ کند واین توانایی را به صورت رفتار سازگارانه ،مؤثر و مثبت متبلور سازد.، نقش ظرفیت روان شناختی در ارتقاء بهداشت در سه جنبه جسمانی ،روانی واجتماعی بسیار با اهمیت است (طارمیان ، ماهجویی ،فتحی ،۱۳۷۸).

 

تعداد صفحه : ۱۲۹

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پایان نامه ارشد:بررسی تاثیر بیوفیدبک تراپی بر دامنه حرکتی مفاصل دست در بیماران سکته مغزی ...

آسیب های عروقی مغز شایعترین بیماری های ناتوان کننده دستگاه عصبی می باشد. سکته مغزی، حادثه مغزی عروقی است که در تعریف به معنای کاهش ناگهانی تامین جریان خون است که به علت اختلال در رگهای خونی ورودی مغز بوجود می آید. در نتیجه فقدان اکسیژن سبب می شود که بافت مغز آسیب ببیند یا حتی نابود شود. سکته مغزی در اثر هماتوم در مغز نیز اتفاق می افتد. این بیماری، حادثه ای مغزی - عروقی[۱] است که بطور ناگهانی ایجاد شده و مربوط به عملکرد ناحیه ای (یا کلی) مغز می باشد که بیش از ۲۴ ساعت تداوم می یابد و هیچ علت واضحی جز منشأ عروقی ندارد. این بیماری سبب مرگ حدود نیمی از مبتلایان شده و نیمی دیگر که زنده می مانند عمدتا دچار معلولیت های دائمی می شوند [۱]. سکته مغزی یکی از شایعترین بیماری های نورولوژیک ناتوان کننده در سنین بزرگسالی است که در واقع علت بستری شدن نیمی از بیماران نورولوژیک است [۲].
دانلود پایان نامه

سکته مغزی می تواند اختلالات جسمی از قبیل: ضعف، کرختی عضلات صورت، بازو و پاها به خصوص در یک طرف بدن، عدم تعادل، کاهش هوشیاری، عدم توانایی تکلم، سردرد و گیجی، اختلالات بینایی، بی اختیاری ادرار و مدفوع، اشکال در بلع، کرختی و سوزش قسمت های بدن، اشکال در درک وضعیت و موقعیت، دو بینی و تاری دید و یا از دست دادن بینایی به خصوص در یک چشم وعدم توانایی در انجام حرکات ظریف گردد [۱].

بروز اختلالات حرکتی، روانی منجر به عدم بکارگیری اندام، ضعف و فلج بیشتر، اختلال در انجام فعالیت های روزمره زندگی، وابستگی بیشتر و نهایتا کاهش سطح کیفیت زندگی می شود. بنابراین به علت بروز چنین اختلالاتی انجام درمان به موقع ضروری است. روش های درمانی نیز مشتمل بر جراحی در (صورت لزوم) برای برداشتن لخته از شریان مغزی، استفاده از داروهای حل کننده خون و نهایتا برنامه توانبخشی همچون فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی می باشد [۱].

کاردرمانی یکی از شاخه های علوم توانبخشی است که با بهره گرفتن از تمرینات و فعالیت های هدفمند برای افراد مبتلا به بیماری های نورولوژیک از جمله سکته مغزی کاربردی است، در صورت انجام کاردرمانی به موقع و به میزان کافی، معلولیت و مشکلات ناشی از بیماری کاهش خواهد یافت و بیمار می تواند توانایی و استقلال از دست رفته خود را بازیابد [۳]. در این فصل به بیان مسئله، اهمیت و ضرورت پژوهش، تعریف نظری و عملیاتی واژه های کلیدی پژوهش خواهیم پرداخت.

 

 

 

 

 

(۲-۱) بیان مسئله

از آنجا که تمامی فعالیت های جسمانی و روانی تحت کنترل مغز می باشد، آسیب به سلولهای مغزی بدلیل سکته مغزی  سبب ایجاد اختلال در فعالیت های جسمی و ذهنی فرد می گردد. این اختلالات جسمی و ذهنی تأثیرات شدیدی بر کیفیت زندگی می گذارد. تحقیقات نشان داده اند که دلیل اصلی اختلال عملکردی در فعالیت های روزمره زندگی پس از سکته مغزی، فلج اندام فوقانی است با وجود تأثیرات مهمی که اندام فوقانی بر فعالیت های روزمره زندگی  زندگی فرد مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن و . دارد، آسیب در این ناحیه کیفیت زندگی را کاهش داده و پیامدهایی مثل افسردگی و کاهش اعتماد به نفس را در پی خواهد داشت [۱].
عکس درباره افسردگی Psychological depression

کاردرمانی به عنوان بخشی از توانبخشی می تواند سهم مهمی در بهبودی و مدیریت بیماران سکته مغزی داشته باشد. کاردرمانگر به دلیل وسعت جنبه های درمانی که شامل: درمان در حیطه حرکت، شناخت و درک بیمار است؛ معمولا بیشترین زمان درمانی را نسبت به سایر اعضای تیم درمانی با بیمار صرف می کند، همچنین با بهره گرفتن از تکنیک های درمانی موثر که بیمار فعالانه در آن درگیر می شود باعث بهبودی اندام فوقانی می گردد. به واسطه این تکنیک های درمانی مهارت های عملکردی در بیمار تقویت می شود، آموزش مهارت های عملکردی باعث پیشرفت در بهبودی همه جانبه فعالیت های روزمره زندگی[۲] و ارتقاء فعالیت های روزمره با بهره گرفتن از ابزار[۳] می شود [۴]. در این راستا هدف کاردرمانی بازگردانی بیماران به حداکثر توانایی فیزیکی، ذهنی و اجتماعی است. اساس فلسفی کاردرمانی، درمان فعالانه بیمار است؛ بطوریکه بتواند توانایی های فیزیکی و ذهنی موجود را در جهت بهبودی روز افزون بکار گیرد. انجام فعالیت های هدفمندی که سلامت روان و محیط اجتماعی و فیزیکی را میسر سازد. برای نیل به این مقصود کاردرمانگر پیشبرد همه جانبه بیمار را در نظر گرفته و مطابق با آن برنامه درمانی مؤثر را با بهره گرفتن از مدالیته مناسب که بهترین کیفیت درمان و در عین حال کوتاهترین و کم هزینه ترین نیز می باشد را بکار می بندد [۲].
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

از آنجا ییکه معلولیتهای ناشی از سکته منجر به کاهش عملکرد روزانه و مشارکت اجتماعی افراد مبتلا می شود لذا کاردرمانی بعنوان بخش مهمی از توانبخشی برای رسیدن فرد به حداکثر استقلال کمک کننده است. برای دستیابی به این اهداف بلند مدت اهداف کوتاه مدتی در نظر گرفته می شود، از آن جمله: افزایش آگاهی از الگوهای حرکات طبیعی و پیشرفت پاسخ های ارادی و غیر ارادی، کاهش سینرژی های اکستنسوری یا فلکسوری، کاهش رفلکسهای مزاحم، کاهش اسپاستیسیته، افزایش قدرت و تحمل الگوهای حرکتی طبیعی، افزایش هماهنگی، کاهش یا رفع محدودیت دامنه حرکتی مفاصل، حمایت از عضو دردناک در موارد شانه درد[۴] و افزایش دامنه حرکتی مفاصل، مشارکت فعالانه بیمار در فعالیت ها و کسب حداکثر استقلال در عملکرد روزمره زندگی می باشد [۱]. در این پروسه از درمان های متفاوتی استفاده می شود. یکی از روش هایی که می توان جزء مداخلات درمانی توانبخشی سکته مغزی قرار داد، بیوفیدبک تراپی است.

سالهاست که استفاده های متفاوتی از بیوفیدبک در طب بالینی بیماریهای اسکلتی عضلانی و بیماران مغزی-نخاعی صورت گرفته است که در هر جنس و گروه سنی مطالعه شده است. در کار با بیوفیدبک بیشترین تأکید بر دریافت پاسخ نسبتاَ سریع بیمار، ایجاد مشارکت فعال بیمار، آموزش این تکنیک به بیمارجهت استفاده در منزل، افزایش استقلال بیمار و کاهش هزینه های بهداشتی می باشد. بیوفیدبک یک درمان نسبتا ساده و مؤثر برای بیماری های عصبی عضلانی است که برای گسترش مکان درمان حتی می توان آن را به خانواده بیمار آموزش داد [۵].

در پروسه ایجاد سکته مغزی راه های حرکتی مرکزی اصلی که تنظیم تون نرمال را برعهده دارند آسیب می بینند و عملکرد آنها دچار اختلال می شوند ولی ممکن است برخی راه های حرکتی که قبلا بدون استفاده بوده اند بواسطه سکته مغزی آسیب نبینند، بیماران می توانند یاد بگیرند که این راه های حرکتی غیر فعال را فعال کنند، این عمل با آموزش بیوفیدبک به بیمار میسر است [۶, ۷].

درمان توانبخشی در سکته مغزی با تعامل بین تراپیست و بیمارهمراه است، وجود برخی ابزارها و مدالیته های پیشرفته در این تعامل تأثیر گذار است. با بهره گرفتن از ابزار بیوفیدبک، فرد در مهارتها تواناتر شده و این مهارت ها پیشرفت کرده تا بالاخره به عادات تبدیل می شوند. ولف در ۱۹۸۲ نشان داد [۸] که تغییر در مهارت های فعالیت های روزانه زندگی به توانایی استنتاج اشکال خود فیدبکی ( شامل حس عمقی، حس وضعیت مفاصل و حس وضعیت) وابسته است. بهبود مهارت ها و انتقال آنها به فعالیت های روزمره زندگی صورت نمی گیرد مگر با افزایش قدرت، کسب دامنه حرکتی کافی و داشتن فیدبک مؤثر به همراه فعالیت های عملکردی که در پروسه درمان صورت می گیرد [۹].

مکانیسم استفاده از بیوفیدبک تراپی هنوز روشن نشده است اما احتمالات زیادی در این مورد وجود دارد، مطالعات نیز چگونگی وقوع این مشاهدات را بخوبی پوشش نمی دهد. ولف [۱۰] اساس استفاده از این مدالیته را چنین تشریح کرد: بیمارانی که پراپریوسپتیو[۵] مصنوعی توسط دستگاه بیوفیدبک دریافت می کنند قادر می شوند کنترل مبهمی روی راه های پایین تر نورون های عصبی مرکزی فوقانی که هنوز آسیب ندیده اند بدست آورند، تا عملکرد از دست رفته با ایجاد تغییرات فیزیولوژیک در راه های حرکتی بواسطه دریافت فیدبک بدست آید [۷].

بهبود مهارت ها و انتقال آن به فعالیت های روزمره زندگی با افزایش قدرت و انجام تمرینات عملکردی در طول پروسه درمان میسراست. برای دستیابی به این هدف استفاده از فیدبک بسیار کمک کننده است. واژه فیدبک، به معنی بازگشت بخشی از برونداد[۶] به درونداد[۷] در یک پروسه می باشد. فرد زمانی می تواند بر وضعیتی کنترل داشته باشد که اطلاعات لازم در مورد آن را دریافت کند. به این اطلاعات فیدبک یا پسخوراند گویند. فرد برای یادگیری رفتارهای جدید نیازمند اصلاح رفتارهای اشتباه است و برای نیل به این منظور بایستی  با مکانیسم های فیدبک (پسخوراند) این رفتارهای غلط را اصلاح کند، بنابراین پسخوراند یا فیدبک شیوه بسیار مؤثر، کارا و لازم برای اصلاح حرکات و رفتار می باشد [۱۱]. امروزه بی شک استفاده از بیوفیدبک برای اختلالات حرکتی بطور گسترده پذیرفته شده است. معمولا ارائه فیدبک با الکترومیوگرافی همراه با سایر مداخلات توانبخشی برای کاهش رنج ناتوانی ناشی از بیماری های عصبی عضلانی استفاده می شود. این تکنیک با افزایش قدرت توانایی فرد برای انجام فعالیت های روزمره زندگی بالا می برد [۱۰].

[۱] cerebro vascular accident

[۲] Activity of Daily Living

[۳] Instrument ADL

[۴] Shoulder pain

[۵] propperioceptive

[۶] OutPut

[۷] InPut

تعداد صفحه : ۱۳۷

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پایان نامه ارشد: دیدگاه مدیران و کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان در مورد ایجاد کتابخانه دیجیتال ...

­ها یا مجموعه­های دیگر از طریق فراداده ها توصیف می­ کنند که این امر دستیابی به اطلاعات را تسهیل می­ کند (گارسیا کرسیو، ۲۰۱۰).

یک کتابخانه دیجیتالی، چیزی جز خدمات اطلاعاتی کتابخانه­ای توزیعی نیست که به صورت فیزیکی، مجازی و با ترکیبی از هر دو ارائه شود و در آن حجم نسبتا” زیادی از منابع اطلاعاتی تنها در قالب دیجیتالی قابل دسترسی باشندکتابخانه­های دیجیتالی، کتابخانه­ هایی هستند که استفاده­کنندگان از نقاط مختلف جهان می­توانند به آن دسترسی پیدا کرده و انواع مختلفی از اطلاعات را شامل متن،صوت، تصویر، ویدئو و را بازیابی کنند(سرینیراسل، ۲۰۰۰).

۲-۱- بیان مسئله

واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان گیلان به عنوان یکی از مراکز تحقیقاتی هستند که به منظور تامین نیروی متخصص در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی­ارشد، و دکتری ازآذرماه سال  ۱۳۶۱  تاکنون با کسب موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی شروع به کارکرده­اند. اداره امور مربوط به کتابخانه ­ها زیر نظر معاونت پژوهشی صورت می­گیرد. اهداف کلی دانشگاه عبارتند از: آموزش نظری و عملی دانشجویان در رشته­های مختلف تحت پوشش دانشگاه­، فراهم نمودن تسهیلات آموزشی و پژوهشی برای دانشجویان و کادر آموزشی جهت انجام تحقیقات نظری عملی، و انتشار منابع علمی است.

برآورده­شدن این اهداف و به کارگیری فن­آوری­های اطلاعات در کتابخانه­ های دانشگاه آزاد، به نگرش و میزان آگاهی مدیران وکتابداران آن بستگی دارد؛ به عبارت دیگر، دیجیتالی­کردن کتابخانه­ های دانشگاه آزاد استان گیلان، نه تنها به نیازها و امکانات این مرکز، بلکه به قدرت تفکر و بینش مدیران و کتابدارن و میزان آگاهی آنان نیز مربوط است. با دیجیتالی کردن منابع این امکان فراهم می­ شود که حجم عظیمی از منابع به نحوی ذخیره و بازیابی گردد که دسترسی به اطلاعات با صرف کمترین هزینه و در اسرع وقت ممکن گردد و در اختیار دانشجویان و استادان قرار گیرد. هزینه پیاده سازی اولیه اینگونه کتابخانه ها بسیار بالاست؛ ولی مدیران، کتابدارن و فن­آوران از جمله افرادی هستند که در تصمیم ­گیری کتابخانه نقش اساسی دارند. برای تصمیم ­گیری آگاهانه در باب هر موضوع باید علاوه بر فراهم ساختن امکانات و تجهیزات سخت­افزاری و نرم­افزاری، از اطلاعات تخصصی مربوط به آن موضوع نیز آگاه بود. مدیرانی که فاقد آگاهی، تخصص و نگرش مثبت نسبت به این موضوع باشند به راحتی نمی­توانند تحول و نوآوری­هایی را در این زمینه ایجاد کنند.

نوع نگرش مدیران کتابخانه، مدیران عالی و کتابداران به کتابخانه دیجیتال بسیار در سرنوشت آن تاثیرگذار است. چنان­چه نگرش مثبت و صحیحی از کتابخانه های دیجیتال وجود داشته باشد مسلما سازوکار ساخت آن راحت­تر فراهم می شود.

 این پایان نامه در نظر دارد دیدگاه­ های مدیران و کتابداران کتابخانه­ های دانشگاه آزاد استان گیلان را در مورد ایجاد کتابخانه دیجیتالی مورد بررسی قرار دهد، چون تصمیم ­گیری توسط آن­هاانجام می شود و اگر با آگاهی و همراه با نگرش مثبت صورت گیرد احتمال موفقیت در شرایط کنونی و آینده برای ایجاد کتابخانه دیجیتال بیشتر خواهد بود.

۳-۱- اهداف پژوهش

هدف اصلی این تحقیق بررسی دیدگاه­ های کتابداران ومدیران دانشگاه­های آزاد اسلامی مستقر در استان گیلان نسبت به ایجاد کتابخانه دیجیتالی است.

۱-۳- ۱. اهداف ویژه

۱- مشخص ساختن میزان آشنایی و مهارت کتابداران ومدیران باکتابخانه دیجیتال.

۲- تعیین میزان امکان دیجیتال کردن منابع اطلاعاتی (کتاب، نشریه، پایان ­نامه­ها و غیره) موجود در کتابخانه­ های دانشگاه­های آزاد استان گیلان از نظر کتابداران ومدیران.

۳- مشخص ساختن میزان کفایت امکانات و تجهیزات کتابخانه­ های دانشگاه­های آزاد استان گیلان در جهت ایجاد کتابخانه دیجیتال ازدیدگاه کتابداران ومدیران.

۴- تعیین میزان ضرورت ایجاد کتابخانه­ های دیجیتالی در دانشگاه­های از نظرکتابداران و مدیران.

۵- مشخص کردن مشکلات وموانع ایجاد کتابخانه­ های دیجیتال در دانشگاه­ ها از نظر کتابداران ومدیران.

تعداد صفحه : ۱۲۲

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت